یادداشت

چون دینار را خوار گرفتم،عزیز دو جهان گشتم

چون دینار را خوار گرفتم،عزیز دو جهان گشتم

 

محمد فرج پور باسمنجی اقتصاد آینده آذربایجان شرقی ) : خداوند به دکتر جعفر شعار تبریزی رحمت نماید که قبل از انقلاب گزیده ی سیاست نامه ی خواجه نظام الملک را که مربوط به دوره ی سلجوقیان یعنی حدودا یک هزار سال پیش است،از نسخه ی خطی متعلق به مرحوم حاج محمد نخجوانی محفوظ در کتابخانه ی ملی تبریز را منتشر کرد که با استقبال ادب دوستان و علاقه مندان به فرهنگ و هنر ایران قرار گرفت.فرصتی پیش آمد تا گزیده ی سیاست نامه را از بای بسم الله تا تای تمت مطالعه کنم.واقعا آموزنده بودو بهره های فراوانی بردم.در بخش پند وزیر آمده بود که سلطان محمود که سیمایی نیکو نداشت و دراز گردن و بلند بینی و کوسه و زردروی بود در مصلای نماز با نمازگزاران مشورت میکرد که چگونه نام نیک از خود برجای گذارد و محبوب قلوب مردم شودو در دادگاه الهی روسفید باشد.از شور مشورت فهمید که (زر را دشمن گیر تا مردمان تو را دوست گیرند) از آن به بعد سلطان محمود دست به عطا دادن و خیرات کردن برگشاد و خود را وقف مردم کرد و ملک پادشاهی را در خدمت عموم قرار داد تا قاطبه ی مردم او را دوست داشتند و ثناگوی وی شدند و با همت و پشتیبانی مردم فتوحات او از هندوستان فراتر رفت و خود سلطان محمود گفت:من به این نتیجه رسیدم تا من دست از زر بداشتم،هر دو جهان مرا به دست آمد و چون دینار را خوار گرفتم،عزیزِ دو جهان گشتم.

این حکایت به زمامداران و کسانی که در سمت های کوچک و بزرگ کشوری و لشکری هستند،باید خود را وقف نو دوستی و خدمت به خلق کنند و از زراندوزی،رانت خواری و کسب درآمد های نامشروع به شدت پرهیز نمایند.مهاتما گاندی معتقد بود که(خطر ثروت در این است که همراه با زحمت و کوشش نباشد و بهترین روش مردان بزرگ پیدا کردن خود و گم شدن در خدمت به مردم است) مطالعه ی متون کهن فارسی و همچنین آموزه های وحیانی قرآن مجید و مطالعه ی زندگی مردان بزرگ روزگار ما نشان میدهد آن هایی که در سیاست و فرهنگ و اقتصاد اکثرا سرآمد شده اند،زندگی خود را وقف خدمت به خلق کرده اند و از هرگونه دست درازی به بیت المال و منافع عمومی مبرا بودند و نام نیک آنها همچون این پادشاه در تاریخ مانده است و در دوره ی معاصر نیز مردان بزرگ تاریخ ملت ما حتی آنهایی که مثل شادروان دکتر محمد مصدق آن مرد مبارز و شایسته خدمت به مردم ایران وقتی پوزه ی استعمار انگلیس را به خاک مالیدو نفت ملت ایران را ملی کرد نه تنها هیچ پاداش مادی را نگرفت،بلکه حقوق نخست وزیری خود را نیز وقف ملت کرد در حالی که او از خاندان سلطنتی و صاحب املاک و ثروت زیادی بود و در دوره ی انقلاب اسلامی نیز مردانی خوش نام چون شهید بهشتی و شهید رجایی نیز خوی و منش حاکمان پاکدست پاکباز داشتند که میتواند الگویی برای همه ی دست اندرکاران امور از یک کارمند دونپایه گرفته تا وکیل و وزیر باشد.

چون دینار را خوار گرفتم،عزیز دو جهان گشتم

مرحوم دکتر جعفر شعار تبریزی

دیدگاه

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید



کد امنیتی کد جدید